کد مطلب:275857 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:344

اصل اختیار و آزادی
در بیان اصل اول (عدالت) یاد كردیم كه، آیین ما، در باره انسان و سرنوشت، چنین می اندیشد: خداوند انسان را صاحب اختیار (نیروی ترجیح فعل یا ترك در هر كار و هر راه)



[ صفحه 97]



و آزاد آفریده، و به او این نیرو و توان را داده است كه راه خویش را انتخاب كند، تا آنجا كه انسانی كامل گردد، و از ملك پران شود، و آنچه اندر و هم ناید، آن شود.، چنانكه می تواند دژخیمی تبهكار باشد. و هم فرموده است كه راه نیك را بگزیند نه راه بدرا. پس انسان، هر یك از این دو راه را به گزینش خویش می پیماید، جبری و الزامی از خارج نیست. پس از این بیان كوتاه درباره اصل آزادی، یاد می كنیم كه نتیجه اجتماعی اصل یاد شده این است كه هر چه پلید و ناانسانی است زاده كجرفتاری انسان است. و اگر انسان بخواهد، تغییر پذیر است. و سعادت به مقدار كار و كوشش و تصمیم انسان بسته است. قرآن كریم می گوید: برای انسان، جز پاداش كوششی كه كرده است، هیچ چیز نیست. و انسان نتیجه كوشش خویش را، بی گمان، خواهد دید. [1] نیز همین مكتب می گوید آن سر دیگر كارها كه به نیروهای ماورای طبیعی پیوند می یابد، باز قابل تغییر و دگرگونی است. بر همین اصل است كه خداوند برنامه ها را تغییر می دهد، نفی می كند، اثبات می كند: یمحو الله ما یشاء و یثبت، و عنده ام الكتاب [2] ، چیزی مانع قدرت او نیست.



[ صفحه 98]



پس خواستی راستین در خور است و كوششی خستگی ناپذیر. و در این صورت كه جهاد و كوششی راستین بود، اراده كلی با اراده جزئی هماهنگی می كند، زیرا خداوند وعده داده است كه بندگان مجاهد را یاری كند، نه آنان را كه بنشینند و دست بر روی دست گذارند. و الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا، و ان الله لمع المحسنین [3] یعنی: و كسانی كه كوشیدند در راه ما، به راه خود راهنماییشان كنیم و به راستی كه خدا با نیكوكاران است. و كان حقا علینا نصر المومنین [4] یعنی بر ما حق است و سزاوار، یاری دادن به ایمانداران و ان الله لا یغیر ما بقوم، حتی یغیروا ما بانفسهم [5] یعنی آن حال نیكو كه قومی دارند، خداوند تغییر ندهد، تا اینكه آنان خود، كردار نیكو و نفسانیاتی كه دارند تغییر دهند. پس اگر زندگی فاضل و سالمی منظور باشد، در سیهروزی نشستن، و از خداوند بهروزی طلبیدن، اشتباه است. و این طرز فكر، هرگز مخالف اصل توجه و توسل نیست، زیرا كه باید كار كرد و برخاست، با توجه و نیت پاك. به عبارت دیگر: حركت است و توجه، نه سكون و توهم. قرآن كریم هم می گوید: فاذا عزمت فتوكل علی الله، ان الله یحب المتوكلین [6] یعنی آن كه كه عزم كردی و بر آهنگ كار خاستی، به خدای تكیه كن و كار بدو سپار، كه خداوند تكیه كنندگان و



[ صفحه 99]



كار سپارندگان به وی را دوست دارد كه می بینیم توكل، پس از خاستن و آهنگ كردن و عزم راست نمودن است. به عبارت دیگر، توكل، صفت مرد عمل است كه در كار، به خدا توكل كند، نه صفت مرد نشسته بیكار.


[1] قرآن كريم، سوره نجم (53)، آيه 38 و 39: و ان ليس للانسان الا ما سعي. و ان سعيه سوف يري.

[2] قرآن كريم، سوره رعد (13)، آيه 39. ترجمه آيه مذكور از كشف الاسرار ميبدي (ج 210:5): مي سترد الله تعالي آنچه خواهد، و بر جاي مي دارد و مي نهد [آنچه مي خواهد] و مهر همه نسختها آن است كه به نزديك اوست.

[3] قرآن كريم، سوره عنكبوت (29)، آيه 69 - ابوالفتوح - چاپ اول، تهران، ج 242:4.

[4] قرآن كريم سوره روم (30)، آيه 47.

[5] قرآن كريم، سوره رعد (13)، آيه 11.

[6] قرآن كريم، سوره آل عمران (3)، آيه 159.